جامعه و فرهنگصنعت و معدن

شگفتی در بیمه ایران/کارمند بیمه که بیمه نیست!

گفت چه فایده داره؟ گفتم تصور کن به مدیر عامل بیمه ایران میگی. گفت چطوری؟ گفتم اهل رسانه هستم قدرت رسانه را دست کم نگیر. کمی نگاهم کرد.

به گزارش بازرگان نیوز؛امیر دبیری مهر؛استاد دانشگاه در کانال اندیشکده خرد‌ نوشت:

آنچه در زیر می خوانید تجمیع رشته توییت ها من(رشتو) در مراجعه به بیمه ایران شعبه فاطمی برای دریافت خسارت بدنه خودروست . برای حل مشکل خودم مراجعه کردم اما مقرر شد مشکل گشای بچه های بیمه شوم.

 امروز راوی عینی خدمات بیمه_ایران هستم.صبح ساعت 6:30 صبح دقیقه رسیدم به شعبه فاطمی بیمه ایران . در  خیابان فاطمی روبروی وزارت کشور. هفت هشت ماشین زودتر از من در صف بودند .  ١٠ دقیقه به هفت با صدای سوت کارمند بیمه رفتیم داخل  پارکینگ بزرگ .منتظرماندیم تا کار شروع بشه…بعد از بازدید و عکس برداری اولیه مدارک لازم اسکن شد.برخلاف گذشته و دیگر ادارات که دهها کپی می‌خواستند درخواست کپی نکردندکه به نظرم پیشرفت بزرگی بود ! در سالن کناری برای تشکیل پرونده مجددا مدارک خواسته شد که نفهمیدم چرا؟ اگر سیستم متمرکز باشد یکبار اسکن کافی است . اما به هر حال کار سریع انجام شد واقعیت فراتر از انتظار من بود . برای بازدید کارشناس به سالن سه و چهار هدایت شدم بعد از ١٠ دقیقه نشستن در سالن ، کارشناس با رفتاری محترمانه از ماشین بازدید کرد و گفت داخل سالن منتظر باشید. گفتم رفتار محترمانه و چقدر این رفتار در ادارت و شرکت ها و بنگاه‌ها کم یاب   است . مثلاً همان کارشناس سالن یک برای تشکیل پرونده از یک سلام خشک و خالی هم دریغ کرد لبخند پیشکش.کارشناس ١٠ میلیون برای صافکاری تعیین کرد و برای تعویض چراغ عقب هم گفت فاکتور بیارید.ساعت هشت و نیم کارم در بیمه ایران تمام شد و راهی صاف کاری شدم در مرزداران.  چهارشنبه بعد از سه روز فاکتورها و داغی های ماشین شامل صندوق عقب و چراغ خطر را بردم بیمه ایران شعبه فاطمی. حدودا 50 میلیون هزینه شده بود.کارشناس محترم تایید فاکتورهای صادره را منوط به تایید نمایندگی خودرو کرد. اعتراض کردم اگر معیار شما نمایندگی است چرا رسما با نمایندگی ها کار نمی کنید تا مشتری هم راحت تر باشد . کارشناس بیمه پاسخی نداشت گفت اقا جان حرف نگفته زیاده.گفتم بگو من می شنوم گفت چه فایده داره؟ گفتم تصور کن به مدیر عامل بیمه ایران میگی. گفت چطوری؟ گفتم اهل رسانه هستم قدرت رسانه را دست کم نگیر. کمی نگاهم کرد . انگار اعتماد کرد گفت  17 سال سابقه در بیمه ایران دارم بعنوان کارشناس خسارت اما خودم بیمه نیستم! گفتم شوخی میکنی گفت باور کن من و نه نفر دیگه اینطوری هستیم پرسیدم یعنی بیمه درمان و بازنشستگی نداری؟ گفت نه والله… بهش قول دادم این خواسته به حق او و همکارانش را پیگیری کنم. از من تشکر کرد اما خیلی امیدوار نبود که اتفاقی بیفتد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا