اتاق بازرگانیاخبار بالا

پشت پرده اتهامات بی پایه و اساس به جهانگیری چیست؟

بازخوانی پرونده ای که به شکل گیری جریان مقابل ائتلاف برای فردا رسید.

همان روزهایی که ائتلاف برای فردا با هدف بر هم زدن نظم 20 ساله حاکم بر اتاق بازرگانی شکل گرفت،اتاق فکر تخریب متشکل از طیف مخالفان دولت حسن روحانی،برخی چهره های جامانده از اتاق بازرگانی و برخی از چهره هایی که در لیست ائتلاف برای فردا جایشان ندادند شروع به تخریب و اتهام زنی هایی کردند که برخی از آنها درست و به جا بود و بسیاری از آنها نا به جا و غلط.

به گزارش «بازرگان نیوز»،از جمله این اتهامات حضور برادر معاون اول رئیس جمهور به عنوان اسپانسر ائتلاف برای فردا بود.چیزی که آنقدر روی آن متمرکز شدند تا اساسا حمایت و اسپانسری مفهومی نا به جا خوانده شود.اما از جمله ابهامات ؛ هم زمانیه حضور جهانگیری و پدرام سلطانی در کنار هم در یک ائتلاف بود.در حالی که این دو فقط یک قرابت نسبت به یکدیگر داشتند و آن اینکه هر دو فعال بخش خصوصی بودند وگرنه خاستگاه فکری و عقدیتی آنها با هم متفاوت بود اما نه به اندازه تضادهایی که این روزها در ائتلاف های انتخابات اتاق بازرگانی در سال 1401 دیده می شود.تضادهایی که گاها افراد آگاه از پشت صحنه های قدرت را انگشت به دهان نگاه می دارد.

در این بین اما هنوز هم اتهام زنی ها و تخریب های بی پایه و اساس و بدون سند مطرح می شود.در جدیدترین این ها مصاحبه ای از سوی مجیدرضا حریری،رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین است که گفته:«دولت روحانی بیشترین دخالت را در اتاق بازرگانی هشتم و نهم داشت و معاون اول دولت،اسحاق جهانگیری آن را می چید.»

این صحبت ها همواره از سوی چهره های منتقد اتاق مطرح می شود اما هیچ گاه هیچ سندی در این خصوص ارائه نشده است.اما پشت پرده این اظهارات چیست؟در زمان شکل گیری ائتلاف برای فردا در سال 93 طیف نزدیک به اصلاح طلبان در راستای فعالیت های دولت در پیگیری روند رسیدن به نتیجه مطلوب در برجام،به این فکر افتاد که اتاق بازرگانی نیز دچار تحولاتی بشود تا بتواند در آینده به دولت کمک کند و بخش خصوصی توانمند و امروزی در مذاکرات تجاری با طرف های خارجی حضور پیدا کند.

در این میان اما ائتلاف برای فردا کار ساده ای پیش رو نداشت.بدنه حاکم در اتاق بازرگانی بیش از 20 سال در این نهاد حضور داشت و تنومند شده بود و شکستن سدی سنتی با چهره هایی همیشگی کاری بود کارستان که پیش شرط هایی لازم داشت.از جمله مهمترین این پیش شرط ها پول و نظم ستادی بود.دو عنصر بسیار مهم برای پیروزی در هر انتخاباتی.اما پول را که نمی شد از لیدری همچون مسعود خوانساری و دیگر چهره های اصفهانی سفت ائتلاف برای فردا انتظار داشت و در این میان نیاز به دمیده شدن روح کرمانی ها بود.مهدی جهانگیری،مالک بانک گردشگری و سرمایه‌گذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران به ائتلاف برای فردا پیوست تا در کنار سهم الشراکه های مشخصی که هر یکی از اعضای این ائتلاف می پرداختند،حمایت های مالی لازم را صورت دهد.

بخش زیادی از امکانات و فعالیت های ستادی نیز به مدد او فراهم شد.جهانگیری اما نقش های دیگری هم داشت.گرچه انتظار می رفت اختلافات عمده ای در ائتلاف برای فردا در همان زمان ظهور و بروز کند اما روحیه خویشتن داری،مردم داری،خوش خلقی و تیم محوری و لبخند همیشگی مهدی جهانگیری سبب شد تا استحکامات در این ائتلاف به وجود بیاید و پیروی نزدیک شود.

در این بین اما گروه های دیگر فاقد چنین ویژگی هایی بودند.گروه هایی از جمله ائتلاف بزرگ و توسعه ای ها دچار تنش های داخلی بودند و فعالیت های ستادی نامنظم و نیز نبود بودجه های انتخاباتی و فعالیت های ضعیف و فردی رسانه ای و نبود چهره های مطبوعاتی قابل در کنار آنها سبب شد تا غرور همیشگیشان کار دستشان بدهد و قافیه را به طیف جدیدی از تجار و بازرگانان ببازند.

ائتلاف برای فردا با کار جمعی منظم،تامین مالی مناسب،ساماندهی گروه ها و تشکل های گوناگون جهت جمع آوری رای صاحبان کارت های بازرگان که در آن زمان به حدود 5 هزار نفر در تهران می رسیدند،به پیروزی قاطع دست پیدا کرد و باقی چهره های با سابقه اتاق بازرگانی از جمله گروه های منتقد امروزی را در شوک فرو برد.

از همان زمان و به دلیل فعالیت های تاثیر گذار برادر معاون رئیس جمهور وقت در رقابت های انتخاباتی اتاق بازرگانی،اتهاماتی اسحاق جهانگیری زده شد مبنی بر حمایت و مهندسی انتخابات که البته هیچ گاه سندی دال بر آن ارائه نشد.

همین موفقیت ائتلاف برای فردا،خاری شد در چشم باقی چهره های اتاق تا به هر روشی نسبت به این موفقیت چشم گیری که حاصل کار انتخاباتی استاندارد با به گار گیری دو عنصر پول و نظم ستادی بود،به نقد و در بیشتر موارد به تخریب آنها بپردازند.

در آن زمان این پیروزی اما آنقدر چشم گیری بود که از آن به عنوان انقلاب فیروزه ای نام برده شد.انقلابی که به مرور زمان فرزندان خود را خورد و رهبری آن نیز به دلیل ضعف روابط عمومی و معضل هدایت و راهبری پاشنه آشیل این گروه شد و ائتلافی که در تاریخ اتاق بازرگانی بی مثال بود آنقدر ضعیف شد که حالا مهمترین رقیب آنها گروه های منتقد خارج اتاق موسوم به اپوزوسیون با شعار شفافیت پا به میدان گذاشته اند.میدانی که حالا در آن نه از آن مدیران خلق و خوي خشك مديران اصفهانی خبری است نه از کرامت دیار کریمان نشانی.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا